فقدان فرهنگ چهارشنبه سوری هم مثل فقدان فرهنگ رانندگی پرتلفات است. ما همه ساله، سال را با تلفات چهارشنبه سوری به پایان میرسانیم و سال جدید را با تلفات جادهای آغاز میکنیم و با وجود اینکه درباره هر دو پدیده هشدار داده میشود، اما فرجام آنچه برجای میماند، خسران است. هر چه به چهارشنبه پایان سال نزدیکتر میشویم، پلیس موفق به کشف انبارهای بیشتری از مواد منفجره و محترقه میشود، با این حال سوداگران این بازار در بازار تهران و کوچه پسکوچههای آن مشغول تجارت مواد آتشزا هستند. این روزها رسانهها محتواهای بیشتری درباره آسیبهای پیشرو منتشر میکنند به این امید که افراد در معرض خطر از حوادث پرخطر دور نگه داشته شوند. رسانه ملی هم به سیاق گذشته در شبهای پیشرو و خصوصاً در شب چهارشنبه سوری با انتشار تصاویر متلاشیشده قربانیان سوانح خواهد کوشید به کمک ترس ناشی از آنچه روی داده به بازدارندگی از آسیبها کمک کند، غافل از اینکه انتشار برخی از این تصاویر برداشتی روشن از انتشار خشونت است، با این حال، براساس گزارش اورژانس کشور سال گذشته ۱۷ نفر در جریان حوادث چهارشنبه سوری فوت و ۳۰۵ نفر قطع عضو شدند. سازمان پزشکی قانونی کشور هم گزارش دادهاست که ۷۰درصد تلفات چهارشنبه آخر سال افراد زیر ۳۰ سال هستند. این گزارش همچنین نشان میدهد در چهار سال گذشته ۷۸ نفر در کشور در جریان همین حوادث جان خود را از دست دادند که از کل افراد فوت شده ۶۵ نفر مرد و ۱۳ نفر زن بودند و بیشترین آن مربوط به سال ۱۴۰۱ با ۲۸ کشته است. این گزارش همچنین نشان میدهد در چهارسال گذشته رده سنی افراد فوت شده بین ۵/۲ تا ۶۴ سال بود که بیشتر این افراد در گروه سنی کمتر از ۳۰ سال قرار دارند. همچنین بین افراد فوت شده کودکان ۵/۲، ۴ و ۵ ساله قرار دارند که قربانی بیاحتیاطی والدین یا اطرافیان خود شدهاند. همان گونه که اشاره شد آمارها نگرانکننده است و برای رفع این نگرانی هم گریزی جز به کارگیری سازوکارهای پیشگیرانه نیست. روشن است در جامعه افراد پرخطری هستند که یا برای کسب منافع مالی یا برای تخلیه هیجان برای دیگران ایجاد خطر میکنند و اینگونه به خود و دیگر شهروندان آسیب میرسانند، از همینرو در وضعیت کنونی همزمان با اقدامهای بازدارنده باید با آگاهیبخشی عمومی نسبت به کاهش این آسیبها اقدام کرد.
∎