به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلولیت اگرچه محدودیتهایی در بعضی فعالیتهای فرد ایجاد میکند، اما هرگز به معنای ناتوانی نیست، بسیاری از افرادی که با معلولیت زندگی میکنند، ثابت کردهاند که توانایی، اراده و استعداد آنها بسیار فراتر از نگاههای عمومی و پیشداوریهای جامعه است و آنچه مانع میشود نه جسم و شرایط فیزیکی، بلکه نبود آگاهی، امکانات و فرصتهای برابر است و جامعهای که این حقیقت را درک کند، گام بلندی به سوی عدالت و رشد برمیدارد.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد، افزایش آگاهی مردم درباره نیازها، ظرفیتها و مطالبات افراد دارای معلولیت است. هنوز بسیاری از چالشهایی که این افراد تجربه میکنند، نه به دلیل محدودیت جسمی، بلکه نتیجه نگاههای نادرست، ترحمآمیز یا ناآگاهانه است. آموزش عمومی درباره شیوه صحیح تعامل، احترام به استقلال فردی و شناخت حقوق برابر، نخستین قدم برای ساختن جامعهای دسترسپذیر و بهتر است.
جامعهای که افراد دارای معلولیت را تنها به عنوان دریافتکننده خدمات میبیند، فرصتهای بزرگی را از دست میدهد و امروز در جهان ثابت شده که حضور فعال معلولان در عرصههای فرهنگی، علمی، آموزشی، هنری، ورزشی و اقتصادی، نه تنها یک حق انسانی، بلکه بخشی ضروری از توسعه اجتماعی است و با فراهمسازی فرصتهای برابر، میتوان مشارکت اجتماعی معلولان را افزایش داد و از تواناییهای ارزشمند آنها برای پیشبرد جامعه بهره گرفت.
پذیرش و همراهی جامعه، نقش تعیینکنندهای در مسیر پیشرفت افراد دارای معلولیت دارد؛ وقتی نگاهها از ترحم به احترام تغییر کند، وقتی شهرها، خیابانها، دانشگاهها و محیطهای کاری مناسبسازی شوند، معلولیت دیگر مانعی برای رشد نخواهد بود و ایجاد چنین فضایی نیازمند تغییر باورهای قدیمی، ترویج فرهنگ مسئولیتپذیری و عمل به اصل فرصت برابر است.
واقعیت این است که معلولیت محدودیت دارد، اما این محدودیت هرگز نمیتواند بر توانایی روح انسان غلبه کند. بسیاری از افراد دارای معلولیت در مسیر زندگی خود با سختیهای بزرگی مواجه شدهاند، اما با اتکا به اراده، پشتکار و باور به تواناییهایشان، راه پیشرفت را پیدا کرده و آنها یاد گرفتهاند که در دل محدودیتها فرصت بسازند و در کنار چالشها، مسیرهای تازهای برای رسیدن به اهداف خود خلق کنند.
در این بین، پای صحبتهای فریبا قربانی، مدرس دورههای فن بیان و گویندگی و داور جشنواره ملی رسانهای معلولان که خود دارای معلولیت جسمی-حرکتی بیماری SMA است، نشستیم تا خود راوی مسیری باشد که در آن با فراز و فرودهای بسیاری مواجه بود، اما هرگز از حرکت غافل نشد و همواره با امید، انگیزه و توان بیشتر به مسیری ادامه داد که با وجود سختیها و چالشها، او را به موفقیت رساند.

اگر جامعه آموزش نبیند، چالشها برای افراد دارای معلولیت چند برابر میشود
فریبا قربانی، مدرس دورههای فن بیان و گویندگی که خود دارای معلولیت جسمی-حرکتی بیماری SMA است، با اشاره به دوازدهم آذر، روز جهانی افراد دارای معلولیت، درباره این روز به خبرنگار ایمنا میگوید: دوازدهم آذر، تنها روز افراد دارای معلولیت نیست، بلکه روز جامعه است، این روز، روزی است که هر فردی باید خود را ارزیابی کند و متوجه شود که برای پذیرش، احترام و حقوق برابر افراد دارای معلولیت چه اقداماتی انجام داده است.
وی میافزاید: سالها تجربه زندگی با معلولیت به من آموخته است که اگر جامعه آموزش نبیند و اگر رفتار درست را نیاموزد، چالشها برای افراد دارای معلولیت چند برابر میشود و به همین دلیل، روز جهانی افراد دارای معلولیت پیش از اینکه یادآور معلولیت باشد، یادآور مسئولیت تمام افراد جامعه است.
معلولیت محدودیت است، اما ناتوانی نیست
مدرس دورههای فن بیان و گویندگی با بیان اینکه بسیار شنیده شده است که معلولیت محدودیت نیست، اما اگر واقعبینانه نگاه کنیم، متوجه میشویم که معلولیت محدودیت است، اما ناتوانی نیست، تصریح میکند: افراد دارای معلولیت در واقع محدودیتهایی در انجام بعضی فعالیتهای فیزیکی دارند، اما ناتوان نیستند.
قربانی با بیان اینکه معلولیت بخشی از زندگی افراد دارای معلولیت است، اما هرگز تعریفکننده تواناییهای آنها نیست، با اشاره به مسیر پرفرازونشیب موفقیت خود ادامه میدهد: فریبا قربانی، دختری فعال و پرانرژی با معلولیت جسمی-حرکتی بیماری SMA بود که با آرزوی استقلال و فارغالتحصیلی در رشته گرافیک، در سال ۹۰ وارد دانشگاه شد.
وی میگوید: سال ۹۰ که وارد دانشگاه شدم، به دلیل مناسب نبودن فضای فیزیکی دانشگاه، رفت و آمد دشوار و نگاههای ترحمآمیز، با وجود اینکه عاشق تحصیل بودم، از واسط ترم دوم قادر به ادامه مسیر تحصیل نبودم و ترک تحصیل کردم.

سختیها وجود داشت، اما تسلیم نشدم / یاد گرفتم بدون خجالت کمک بگیرم و نگاههای آزاردهنده را با لبخند رد کنم
مدرس دورههای فن بیان و گویندگی با بیان اینکه پس از ترک تحصیل، مدتی با معلم خصوصی در خانه نقاشی و طراحی خواندم، اما من آدم خانهنشینی نبودم و روح من محدودیت را نمیپذیرفت، اضافه میکند: یک روز بهطور اتفاقی با مجموعه خبرنگاری تواننگار آشنا شدم و همانجا دوباره مسیر زندگیام تغییر کرد.
قربانی میافزاید: به صورت حضوری کارم را در حیطه خبرنگاری شروع کردم و در اولین جشنواره ملی رسانهای معلولان هم عضو تیم اجرایی بودم و هم در بخش فن بیان شرکت کردم و مقام سوم را کسب کردم و این موفقیت تلنگری بود و متوجه شدم که باید مسیر واقعی خودم یعنی فن بیان و گویندگی را دنبال کنم.
وی تصریح میکند: سالها بدون توقف و بدون بهانه آموزش دیدم؛ چالشهای تحصیل و سختی رفتوآمد، نبود مناسبسازی نگاههای ترحمآمیز هنوز وجود داشت، اما اینبار، یک انرژی درونی مرا همراهی میکرد و یاد گرفتم بدون خجالت کمک بگیرم، نگاههای آزاردهنده را با لبخند رد کنم و یاد گرفتم که باید آنقدر در جامعه دیده شوم تا مردم بدانند افراد دارای معلولیت نیز مانند دیگران حق زندگی، پیشرفت و دیدهشدن دارند و با فراهم بودن شرایط، میتوانند در موقعیتهای بسیاری خوش بدرخشند و با وجود تمام سختیها، تسلیم نشدم.
شاید گاهی اوقات آهسته پیش رفتم، اما هرگز از تلاش برای موفقیت دست نکشیدم / چالشها بخشی از مسیر است و رسیدن به هدف را باارزشتر و شیرینتر میکند
مدرس دورههای فن بیان و گویندگی با بیان اینکه شاید گاهی اوقات آهسته پیش رفتم، اما هرگز از تلاش برای موفقیت دست نکشیدم، ادامه میدهد: بعد از سالها تلاش، توانستم مدرس آنلاین فن بیان و گویندگی شوم؛ فضای حضوری برای تدریس مناسب نبود، اما فضای آنلاین درهای تازهای را به رویم گشود و افراد دارای معلولیت و افرادی که دارای معلولیت نیستند در کلاسهایم شرکت کردند که این افتخاری بزرگ است.
قربانی با بیان اینکه در جشنواره ملی رسانهای نیز دو سال متوالی مقام اول را کسب کردم و حالا سه سال است که داور بخش فن بیان این جشنواره هستم، میگوید: آرزوی من روشن و مشخص است و میخواهم مؤسسه آموزشی خودم را تأسیس کنم تا به افراد دارای معلولیت در حوزه فن بیان و ارتباط مؤثر آموزش دهم تا صدای آنها شنیده شود، تأثیر بگذارند و اعتمادبهنفس خود را باز یابند.
وی خاطرنشان میکند: ناآگاهی جامعه، نبود مناسبسازی، پلهها، نگاههای ترحمآمیز و چالشهای مسیر نباید مانع حرکت افراد دارای معلولیت شود و این افراد باید بدانند که این چالشها بخشی از مسیر است و رسیدن به هدف را باارزشتر و شیرینتر میکند.
چالشها بخشی از مسیر هستند، نه مانع آن و افراد دارای معلولیت زمانی میتوانند با قدرت حرکت کنند که باور داشته باشند سختیها نشانه ناتوانی آنها نیست، بلکه مرحلهای از مسیر رشد و توانمندی است. اعتماد به نفس، آموزش، حمایت خانواده و آگاهی جامعه، چهار ستون اصلی موفقیت آنان است. وقتی این عناصر کنار هم قرار میگیرند، محدودیتها رنگ میبازند و تواناییها فرصت شکوفایی پیدا میکنند.
جامعهای رشد میکند که به جای نادیدهگرفتن معلولان یا نگاه ترحمآمیز، آنان را بخشی جداییناپذیر از بافت اجتماعی بداند، افراد دارای معلولیت نیز با وجود تمام محدودیتها میتوانند به قلههای بزرگی دست یابند، به شرط اینکه خود را باور کنند و جامعه نیز همراه آنها باشد و آینده روشنتر زمانی رقم میخورد که همه افراد بدانند معلولیت محدودیت است، اما هرگز ناتوانی نیست و هیچ محدودیتی نمیتواند مقابل اراده انسان بایستد.
source