در دل دشتهای بیانتها، غزالی خسته و تشنه با گامهایی آرام به سوی آب میرود، جرعهای مینوشد که میتوانست زندگی دوباره باشد، اما همان جرعه آخرین لحظه حضور او در جهان میشود؛ صحنهای تلخ و در عین حال باشکوه که رازهای تلخ بقا و بیرحمی طبیعت را در دل خود نهفته دارد، جایی که زیبایی زندگی و غم پایان، دست در دست هم تصویری فراموشنشدنی میسازند.
source