اجازه دادن به دیگران برای آسیب رساندن به شما، حتی برای حفظ رابطه، میتواند سلامت روان شما را به شدت تهدید کند. تنظیم مرزها و دفاع از خود نه تنها از اضطراب و افسردگی جلوگیری میکند، بلکه اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی شما را تقویت میکند.
اهمیت تنظیم مرزها برای سلامت روان
به گزارش خط سلامت اجازه دادن به دیگران برای آسیب رساندن به خود، حتی بهمنظور حفظ یک رابطه، برای سلامت روان شما مضر است. افراد سالم که به شما اهمیت میدهند، پس از آگاه شدن از آسیبرسانی، تلاش میکنند تا آن رفتار را متوقف کنند. اما افرادی که ناسالم هستند و به احساسات شما اهمیتی نمیدهند، همچنان به رفتار آسیبرسان خود ادامه خواهند داد.
مرزها میتوانند جلوی آسیب دیگران را بگیرند، اما ممکن است بر کیفیت رابطه تأثیر بگذارند.
تأثیر آسیب دیگران بر سلامت روان
بسیاری از افراد بهطور مکرر اجازه میدهند دیگران به آنها آسیب برسانند. این رفتار میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس، عزت نفس و سلامت روانی شود. هر بار که اجازه داده میشود، سلامت روان شما بیشتر به خطر میافتد.
برای داشتن حال خوب و سلامت روان، باید جلوی آسیب دیگران را بگیرید.
دفاع از خود و ارزش خود
دفاع از خود یک غریزه طبیعی است و برای بقا ضروری است. اجازه دادن به دیگران برای آسیب رساندن، نهایت خودبیتوجهی به خود است. ما از چیزهایی که برایمان ارزشمند هستند محافظت میکنیم. وقتی نیاز اولیه خود برای محافظت از خود را نادیده میگیریم، به خود آسیب میرسانیم.
سلامت روان نیازمند این است که خود را با ارزشترین دارایی زندگی خود بدانیم و رفتارهای دیگران که به ما آسیب میرسانند را متوقف کنیم.
پیامدهای روانی آسیب دیگران
وقتی خود را اجازه میدهید دیگران آسیب بزنند، اعتماد به نفس و عزت نفس شما کاهش مییابد و ممکن است دچار شک به خود، اضطراب، افسردگی و دیگر مشکلات روانی شوید. شدت یافتن این علائم میتواند عملکرد روزمره شما را مختل کند.
سلامت روان نیازمند صادق بودن با خود و اعتماد به خود است. اجازه دادن به دیگران برای آسیب زدن، نوعی خیانت به خود است و توانایی شما در اعتماد به خود را کاهش میدهد.
دلایل شایع اجازه دادن به آسیب
دلایل رایج عبارتند از:
ترس از تعارض: ترس از ایجاد مشاجره و نداشتن اعتماد به توانایی مدیریت آن.
معامله یا سود بردن: تحمل آسیب برای به دست آوردن کالا، خدمات یا مزایای خاص.
احساس وظیفه: تحمل رفتار آسیبرسان والدین، فرزندان یا خواهر و برادر به دلیل باور به مسئولیت اخلاقی.
احساس گناه مزمن: بزرگ شدن در خانوادهای با سرزنش مداوم و باور به سزاوار بودن آسیب.
واکنش سالم افراد در برابر مرزها
افرادی که سالم هستند و به شما اهمیت میدهند، به مرزها پاسخ مثبت میدهند و تلاش میکنند تا آسیبرسانی را متوقف کنند. این رفتار میتواند رابطه را تقویت کند و تعهد آنها به حمایت از سلامت روان شما را نشان دهد.
افرادی که پاسخ مثبت نمیدهند، تهدیدی برای سلامت روان شما محسوب میشوند و باید مطابق آن عمل کنید.
شناسایی رفتارهای آسیبرسان
اولین گام، شفافسازی رفتارهای آسیبرسان است. فرد مقابل باید درک کند چه رفتاری به شما آسیب میرساند و چگونه میتواند از سلامت روان شما حمایت کند.
مثالهایی از پاسخهای نامناسب:
انکار: «من هیچ چیز اشتباهی نگفتم.»
دفاعی شدن: «من فقط حقیقت را گفتم. اگر تو خجالت کشیدی، تقصیر من نیست.»
انتقال تقصیر: «من باید حقیقت را روشن کنم، چون تو داستانها را درست تعریف نمیکنی.»
اگر فرد مقابل قابل همکاری نیست و حاضر به توقف رفتار آسیبرسان نیست، شما باید مرزهای خود را تعیین و تقویت کنید.
تنظیم مرزها و پایان دادن به روابط ناسالم
مرزها ممکن است محدودکننده باشند و فرصت صمیمیت را کاهش دهند، زیرا نشان میدهند که نمیتوان به فرد مقابل اعتماد کرد تا از سلامت روان شما حمایت کند.
برخی روابط میتوانند با وجود چندین مرز پایدار باشند، به شرطی که مرزها بهصورت ملایم و ثابت رعایت شوند. با این حال، اگر فردی به احساسات شما اهمیت نمیدهد و حاضر نیست آسیبرسانی را متوقف کند، قطع رابطه ضروری است. ادامه دادن رابطه با چنین فردی هرگز ارزش فدا کردن سلامت روان شما را ندارد.
آسیب دیگران و سلامت روان
اجازه دادن به دیگران برای آسیب رساندن به شما، حتی به منظور حفظ یک رابطه، برای سلامت روان بسیار مضر است. این رفتار میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس، عزت نفس و احساس ارزشمندی شود و در طول زمان منجر به اضطراب، افسردگی و شک به خود شود.
اهمیت مرزگذاری
تنظیم مرزها یک ابزار ضروری برای حفاظت از سلامت روان است. مرزها به فرد امکان میدهند که خود را از رفتارهای آسیبرسان محافظت کند و جلوی
تخریب روانی ناشی از تعامل با افراد ناسالم را بگیرد. عدم مرزگذاری، نوعی خیانت به خود و نادیده گرفتن نیازهای روانی محسوب میشود.
نقش خودآگاهی و خودمحوری
سلامت روان نیازمند این است که فرد به خود اعتماد داشته باشد، نیازهای خود را بشناسد و از خود محافظت کند. اجازه دادن به دیگران برای آسیب رساندن، فرد را دچار احساس بیارزشی و عدم اعتماد به خود میکند و توانایی تصمیمگیری و مدیریت روزمره را کاهش میدهد.
روابط ناسالم و اثرات روانی
افرادی که به احساسات شما اهمیت نمیدهند و به رفتار آسیبرسان ادامه میدهند، تهدیدی برای سلامت روان محسوب میشوند. ادامه دادن روابط با چنین افرادی میتواند باعث اضطراب مزمن، کاهش خودباوری و آسیب طولانیمدت به روان شود.
نتیجهگیری روانشناختی
از منظر سلامت روان، حفظ مرزها، توقف آسیب و در صورت لزوم قطع روابط ناسالم، کلید حفظ تعادل روانی و بهبود کیفیت زندگی روانی است. توانایی تشخیص افراد آسیبرسان و اقدام برای محافظت از خود، به فرد کمک میکند تا اعتماد به نفس، خودباوری و سلامت روانی خود را حفظ کند.
برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید.
تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است
source