به گزارش رکنا، در بامداد روز شنبه، ۱۱ مرداد ماه، حادثهای تلخ در نزدیکی شهرستان دامغان به وقوع پیوست که جان یک خانواده زائر از مشهد را تحت تأثیر قرار داد. در این ماجرا، خودروی ال۹۰ این خانواده در اثر سرعت زیاد از مسیر منحرف و واژگون شد. شاهدان حادثه بلافاصله پلیس و اورژانس را در جریان قرار دادند و امدادگران سرنشینان خودرو، که خانواده خبرنگار ایرنا بودند، به بیمارستان منتقل کردند.
این خانواده که از سفر زیارتی کربلا بازمیگشتند، شامل ۴ نفر بودند. اما متأسفانه وضعیت دو فرزند خانواده وخیم بود. پسر ۱۲ ساله آنها، ابوالفضل، دچار خونریزی شدید مغزی شد و به کما رفت. پزشکان اعلام کردند که وضعیت وی به مرگ مغزی منجر شده است.
تصمیم مهم پس از یک ملاقات
حسینعلی راشکی، پدر ابوالفضل، از سختترین لحظه زندگیاش میگوید: «فهمیدن اینکه پسرم دیگر برگشتی ندارد، غیرقابل باور بود. اما چون با مفهوم اهدای عضو آشنا بودم، همان ابتدا به این امکان فکر کردم.»
پدر خانواده ماجرای ملاقات با مادری را بازگو کرد که با شوق و اضطراب در بیمارستان حضور داشت و میخواست مطمئن شود قلب پسرش زنده میماند. او میافزاید: «مشاهده خوشحالی این مادر باعث شد به این نتیجه برسم که باید چنین تصمیم بزرگی را بگیرم.»
همراهی مادر برای یک تصمیم ماندگار
حسینعلی تصمیم خود را با همسرش مطرح کرد. او میگوید: «در ابتدا همسرم مخالف بود، اما وقتی برایش گفتم که اعضای بدن عزیزمان میتوانند زندگی دیگری را نجات دهند، موافقت کرد. به این ترتیب، با امضای برگهها، پسر ما زنده ماند اما اینبار در زندگی دیگران.»
اعضای پیکر ابوالفضل شامل دو کلیه و کبد او برای نجات جان سه نفر اهدا شد. این اقدام آرامش عجیبی به خانواده او بخشید.
پایان زندگی کوتاه در مسیر کربلا
پدر داغدار که پسرش را در راه بازگشت از زیارت عتبات عالیات از دست داد، حالا به این اندیشیده که مرگ پسرش معنای دیگری برای او دارد. وی میگوید: «در روایتها آمده است که بهترین مرگ، در کنار شهادت، مرگی است که در راه زیارت کربلا روی دهد. هرچند داغ پسرم سخت است، اما حالا اعضای بدنش در بدن کسانی دیگر زنده است.»
این پدر با گلایه از نبود امکانات گسترده برای اهدای عضو در بسیاری از شهرها اضافه میکند: «انجام عمل اهدای عضو فقط در چند شهر ممکن است و این خود مانعی برای ترویج این فرهنگ ارزشمند است. امیدوارم مسئولین برای حل این مشکل قدمهای جدی بردارند.»
source