به گزارش پایگاه خبری حیات، درست وسط گرمای سوزان جنوب شرق ایران، مردمی زندگی میکنند که از اواسط بهار تا انتهای تابستان، بیشتر روزهایشان با خاک آغاز میشود و با ریههای پر از گردوغبار به شب میرسد. زابل، یکی از شهرهای مظلوم سیستان، حالا سالهاست با بحرانهای جدی زیست محیطی، بی آبی و فقر شدید دست و پنجه نرم میکند، اما همچنان در اولویت تصمیمگیران قرار نگرفته است. مسئولان، بهجای آنکه راهحلی پایدار و عملی برای این شرایط فراهم کنند، یا سکوت کردهاند یا تنها به وعدههایی اکتفا میکنند که سالهاست به واقعیت تبدیل نشدهاند یا مفید و کار ساز نیستند.
یکی از عوامل اصلی این وضعیت، سیاستهای آبی کشور افغانستان است؛ کشوری که با بستن آب ورودی به هامون، شریان حیاتی سیستان را قطع کرده و دشتهایی را که روزی محل زندگی هزاران کشاورز و دامدار و انبار غله ایران بود، به بیابانی بیجان تبدیل کرده است. هامون که زمانی مایه حیات مردم منطقه بود، حال خاطرهای دور شده و با رفتنش، نهفقط آب، بلکه امید را هم از مردم ربوده است.
اما در این میان، گرد و غبار نفسگیر حاصل از طوفانهای مکرر، نفس مردم را گرفته است. تنفس در چنین شرایطی، طبق نظر کارشناسان بهداشتی، میتواند منجر به بیماریهای قلبی، ریوی، کاهش عملکرد سیستم ایمنی و حتی کاهش عمر متوسط افراد شود. بسیاری از سالمندان، کودکان و بیماران در زابل، قربانی خاموش همین هوای آلودهاند.
با این حال، بسیاری از مردم زابل، با وجود فقر شدید و نداشتن امکان اقتصادی برای مهاجرت، همچنان در شهر اجدادی خود ماندهاند؛ شهری که با وجود همه رنجها، برایشان عزیز است. آنها خانه و خاک خود را دوست دارند، اما دوست داشتن کافی نیست؛ آنها نیازمند توجه، حمایت و اقدام واقعی هستند، نه فقط همدردی و ابراز نگرانی.
روایت مردم سیستان از سختیهای زندگی در طوفان
خانم کیخا یکی از شهروندان زابل در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: وقتی طوفانهای گرد و خاک میآید، خاک به حدی زیاد است که داخل خانه نیز گرد و خاک میشود و به سختی جایی دیده میشود. پنجرهها و وسایل خانه همیشه پر از مقدار زیادی گرد و خاک میشوند و حتی وقتی درب را باز میکنیم، موجی از خاک انباشته شده مقابل درب، به داخل میآید.
حجم بالای خاکی که پشت درب خانه ایستاده است
وی بیان کرد: بزرگترین مشکل، خاکی است که جلوی درب خانه ما جمع میشود. این خاک مثل کوهی روی هم انباشته میشود و ما باید هر بار تا ساعتها وقت بگذاریم تا آن را جارو کنم. روزهای زیادی را صرف تمیز کردن جلوی خانه و حیاط میکنیم، اما انگار هیچ وقت تمام نمیشود. این وضعیت واقعاً خستهکننده است و احساس میکنم خانه دیگر جای امن و آرام نیست، بلکه با خاکی که وارد خانه میشود، نفس کشیدن هم سخت شده است.
نه هزینه درمان داریم و نه پولی برای مهاجرت
این شهروند سیستانی افزود: پدر من سن بالایی دارد و همیشه با مشکلات تنگی نفس و بیماریهای ریوی دست و پنجه نرم میکند. وقتی طوفان میآید، حالش خیلی بد شده و نفس کشیدن برایش سختتر میشود. ما توانایی مالی پرداخت هزینههای درمان را نداریم، چون دیگر کار کشاورزی و دامداری که روزگاری منبع درآمد مردم بود، نابود شده است. هر بار که میبینم پدرم با سختی نفس میکشد، قلبم میشکند. بارها شده که علی رغم علاقه زیاد به خاک مادری، قصد رفتن از این منطقه را داشتیم، اما همچون اغلب مردم سیستان پول کافی برای مهاجرت نداریم و به ناچار ماندهایم.
یکی دیگر از شهروندان سیستانی در گفت و گو با مهر بیان کرد: هنگام وقوع طوفان، داخل کولر خانه خاک زیادی جمع میشود و مجبوریم مرتب آن را تمیز کنیم، زیرا اگر کولر خاکی باشد، هوای داخل خانه نیز قابل تحمل نمیباشد.
کاهش شدید درآمد به دلیل تکرار و تداوم طوفان
وی گفت: گرد و غبار آنقدر شدید است که حتی داخل خانه هم نمیشود به راحتی نفس کشید و مجبوریم این شرایط را تا چند ماه تحمل کنیم.
این شهروند سیستانی با اشاره به اینکه از طریق مسافر کشی کسب درآمد دارد، بیان کرد: بیشتر وقتها وقتی طوفان میآید، جادهها بسته میشوند یا دید بسیار کم است و نمیتوان کار کرد. این باعث شده درآمد بنده و خیلی از کارگران و کسبههای منطقه سیستان به شدت کاهش پیدا کند و زندگی برایمان سختتر شود.
وی در پایان گفت: علاوه بر این، وقتی برق قطع میشود، باید گرمای نزدیک به ۵۰ درجه را نیز تحمل کنیم که در این شرایط گرد و خاک نفس کشیدن را سختتر میکند. این وضعیت واقعاً آزاردهنده است و از مسئولین استانی و کشوری میخواهیم تا برای جلوگیری از نابودی سیستان و پایان دادن به رنج مردم سیستان، کاری کنند.