به گزارش روزپلاس، در میانه تحولات پرتلاطم خاورمیانه، سفر اخیر دونالد ترامپ به سه کشور عربستان، امارات و قطر بدون توقف در اراضی اشغالی، توجه تحلیلگران را به خود جلب کرد؛ سفری که با مذاکراتی مهم درباره برنامه هستهای ایران و توافقات دیگر با گروههای مقاومت همراه بود. غیبت رژیم صهیونیستی از برنامه این سفر، گمانهزنیهایی درباره بروز شکاف در روابط سنتی ترامپ و بنیامین نتانیاهو را تقویت کرده است.
با این حال، برخی ناظران معتقدند آنچه بهعنوان اختلاف میان ترامپ و نتانیاهو نمایش داده میشود، ممکن است بخشی از یک بازی تاکتیکی از پیش طراحیشده باشد؛ سناریویی مبتنی بر تقسیم نقش «پلیس خوب» و «پلیس بد» برای پیشبرد اهداف مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه پرالتهاب غرب آسیا.
سناریوی نخست؛ شکاف استراتژیک و اختلافات ترامپ و نتانیاهو در سایه تحولات منطقه
در ارتباط با سناریوی نخست مبنی بر اختلافات شدید بین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و رئیس جمهور آمریکا، برخی کارشناسان حوزه غرب آسیا و بینالملل دلایل و شواهد مختلفی را در تأیید آن ارائه میدهند؛
۱. سفر بدون توقف در سرزمینهای اشغالی؛ پیامی روشن به نتانیاهو
ترامپ در سفر چهار روزه خود به عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، از توقف در اراضی اشغالی خودداری کرد. این اقدام، بهعنوان نشانهای از نارضایتی واشنگتن از سیاستهای نتانیاهو، بهویژه در قبال غزه و ایران، تعبیر شده است. در حالی که ترامپ با رهبران عرب درباره همکاریهای اقتصادی و امنیتی گفتوگو کرد، رژیم صهیونیستی در حاشیه این تحولات قرار گرفت.
۲. مذاکرات با ایران؛ دیپلماسی ترامپ در برابر فشار نتانیاهو
در ماههای اخیر، ترامپ با اتخاذ رویکردی دیپلماتیک، مذاکراتی را با ایران آغاز کرده است. این مذاکرات که تا کنون چهار دور آن در مسقط و رم برگزار و مثبت ارزیابی شده، از نگاه طرف آمریکایی با هدف دستیابی به توافقی جدید صورت میگیرد. به هر حال مذاکرات ایران و آمریکا موضوعی نیست که به مذاق نتانیاهو که در صدد تشدید تنش میان تهران-واشنگتن بود، خوش آید.
۳. مذاکرات با حماس برای آتشبس و آزادی اسرا
همزمان با مذاکرات با ایران، دولت ترامپ تلاشهایی را برای برقراری آتشبس در غزه و آزادی اسرای صهیونیست انجام داده است. در این راستا، آمریکا پیشنهادی را به حماس ارائه داده است که شامل آتشبسی ۶۰ روزه در ازای آزادی ۱۰ اسیر صهیونیست و آزادی زندانیان فلسطینی است. با این حال، نتانیاهو باوجود نسلکشی و جنایاتی که به شهادت بیش از ۵۳ هزار شهروند بیگناه فلسطینی منجر شدهاست، همچنان با این مذاکرات مخالفت میورزد. او با وجود ناکامی آشکار در دستیابی اهداف اعلانی، هرگونه آتشبس موقت را رد کرده و مدعی شکست کامل حماس است.
۴. توافق با انصارالله یمن و نگرانیهای امنیتی رژیم صهیونیستی
برخی کارشناسان در این سناریو، بر این باورند تصمیم ترامپ برای توقف حملات به مواضع انصارالله یمن و دستیابی به توافق آتشبس با آنکه پس از ناکامی در حملات مکرر انجام گرفت، بدون در نظر گرفتن نگرانیهای امنیتی رژیم صهیونیستی، بر اختلافات میان ترامپ و نتانیاهو افزوده است. رژیم صهیونیستی انصارالله را تهدیدی جدی برای بقای خود میداند و همواره شهرکنشینان در اراضی اشغالی زیر حملات موشکی یمن در هراس و ناامنی به سر میبرند؛ بنابراین نتانیاهو از این توافق ناراضی است و آن را بهعنوان نادیده گرفتن منافع امنیتی خود تلقی میکند.
۵. تغییر رویکرد آمریکا در قبال سوریه و نگرانی جدید نتانیاهو
روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت برای اولین بار «ابومحمد الجولانی» با ترامپ در حضور «محمد بن سلمان» دیدار کرد. آخرین بار، ۲۹ سال قبل رؤسای جمهور وقت ایالات متحده و سوریه با یکدیگر دیدار کرده بودند. ترامپ در دیدار با جولانی، وعده لغو تحریمها علیه دمشق را مطرح کرد. این تغییر رویکرد، که بدون هماهنگی با رژیم صهیونیستی صورت گرفته، نگرانیهایی را در تلآویو برانگیخته است.
در مجموع بر پایه این سناریو، تحولات اخیر نشاندهنده شکاف عمیق در روابط استراتژیک میان آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در حالی که ترامپ به دنبال بازتعریف نقش آمریکا در منطقه از طریق دیپلماسی و همکاریهای اقتصادی است، نتانیاهو بر سیاستهای سنتی و تهاجمی تأکید دارد که ادامه این اختلافات میتواند تأثیرات گستردهای بر آینده منطقه و روابط دوجانبه داشته باشد.
سناریوی دوم؛ هماهنگی پنهان ترامپ و نتانیاهو و تاکتیک پلیس خوب و بد
در حالی که سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه و عدم توقف در اراضی اشغالی بهعنوان نشانهای از اختلافات میان واشنگتن و تلآویو تعبیر شده است، برخی تحلیلگران معتقدند که این رفتار ممکن است بخشی از یک سناریوی هماهنگ باشد؛ جایی که ایالات متحده نقش «پلیس خوب» را ایفا میکند و رژیم صهیونیستی در قالب «پلیس بد» ظاهر میشود. این تاکتیک میتواند برای جلب رضایت بازیگران منطقهای مانند عربستان و قطر یا حتی ایران طراحی شده باشد؛ با هدف سوق دادن آنها به سمت تن دادن به شروط واشنگتن.
به عنوان نمونه یکی از محورهای اصلی سفر ترامپ، پیشبرد پروژه عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی موسوم به توافق (آبراهام) بود. در این راستا، ترامپ در دیدار با جولانی، وعده لغو تحریمهای آمریکا علیه دمشق را مطرح کرد و از او خواست تا به توافق عادی سازی روابط با تل آویو بپیوندد. جولانی نیز بهصورت اولیه با این پیشنهاد موافقت اما تأکید کرد که سوریه هنوز با چالشهای داخلی مواجه است.
همچنین ترامپ در دیدارهای خود با رهبران عرب بر اهمیت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی تأکید کرد. رئیس جمهور آمریکا طی سخنرانی خود در ریاض، از عربستان خواست تا به توافق آبراهام بپیوندد و این اقدام را «رؤیای شخصی» خود توصیف کرد. با این حال، ریاض اعلام کرد که تنها در صورت پایان جنگ غزه و پیشرفت در مسیر تشکیل دولت فلسطینی، حاضر به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خواهد بود.
بنابراین سفر اخیر ترامپ به خاورمیانه و اقدامات او در راستای عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی، نشاندهنده تلاشهای واشنگتن برای بازتعریف نقش خود در منطقه و دستیابی به اهداف استراتژیک مشترک با تلآویو است. در این میان، اختلافات ظاهری میان ترامپ و نتانیاهو، میتواند بخشی از یک سناریوی هماهنگ برای پیشبرد این اهداف باشد.
افزون بر آن، بر اساس این سناریو، حمایتهای سیاسی، مالی و نظامی آمریکا از رژیم صهیونیستی طی دهههای اخیر حتی در دولتهای به ظاهر منتقد تلآویو، همچنان برقرار بوده و ایالات متحده سالانه میلیاردها دلار کمک مستقیم به این رژیم ارائه کرده است. از این منظر، اختلافات کنونی بیش از آنکه استراتژیک باشد، میتواند تاکتیکی و نمایشی در جهت تنظیم مجدد مناسبات منطقهای و ایفای نقش رهبری آمریکا در خاورمیانه باشد.
از این منظر، ایالات متحده با چهرهای دیپلماتیک (پلیس خوب)، در ظاهر به دنبال کاهش تنشها و جلب رضایت کشورهای عربی و در نهایت امتیازگیری از آنهاست و رژیم صهیونیستی (پلیس بد) با مواضع خصمانه و ستیزهجویی، نقش مکمل را برای اعمال فشار ایفا میکند.
source