تقاضای بالا برای رشته‌های پزشکی و محدودیت‌های جدی در پذیرش دانشگاه‌های داخلی و از سوی دیگر تبلیغات گسترده و تسهیلات آسان دانشگاه‌های خارجی، باعث شکل‌گیری روندی فزاینده از مهاجرت آموزشی است که پیامدهایش فراتر از حیطه آموزش است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، در سال‌های اخیر، مهاجرت برای تحصیل رشته پزشکی در میان جوانان ایرانی رشدی قابل توجه داشته است. کشور‌هایی مانند ترکیه، روسیه، ارمنستان و گرجستان به مقاصد اصلی این مهاجرت‌ها تبدیل شده‌اند. این پدیده، در نگاه اول، شاید به عنوان انتخابی شخصی و تلاش برای ساختن آینده‌ای بهتر تفسیر شود، اما در سطح کلان، تبعات اجتماعی، اقتصادی و ساختاری قابل‌توجهی برای کشور به همراه دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

افزایش تعداد متقاضیان ایرانی در دانشگاه‌های پزشکی خارج از کشور، از یک‌سو ناشی از تقاضای بالا برای این رشته و محدودیت‌های جدی در پذیرش دانشگاه‌های داخلی است، و از سوی دیگر به دلیل تبلیغات گسترده و تسهیلات آسان دانشگاه‌های خارجی. نتیجه آن، شکل‌گیری روندی فزاینده از مهاجرت آموزشی است که پیامدهایش فراتر از حیطه آموزش است.

خروج ارز و هدررفت سرمایه‌های انسانی

تحصیل پزشکی در خارج از کشور، هزینه‌های بالایی را به خانواده‌ها تحمیل می‌کند. شهریه دانشگاه‌ها، هزینه زندگی، و سایر مخارج مرتبط با اقامت در خارج، منجر به خروج مبالغ قابل‌توجهی ارز از کشور می‌شود. در بسیاری از موارد، این مبالغ از طریق بازار آزاد تأمین شده و فشار مضاعفی بر منابع ارزی کشور وارد می‌کند.

از سوی دیگر، بخش زیادی از این سرمایه‌گذاری آموزشی به کشور بازنمی‌گردد؛ چرا که برخی از این دانشجویان تصمیم به ماندگاری در کشور میزبان می‌گیرند یا به دلیل سخت‌گیری‌های داخلی، امکان دریافت مجوز طبابت در ایران را پیدا نمی‌کنند. بنابراین، نه‌تنها هزینه‌ای گزاف صرف می‌شود، بلکه بازدهی آن برای کشور نیز بسیار پایین است.

آموزش در خارج، اما بی‌سرانجام در داخل

از دیگر سو دانشجویانی که با تلاش و هزینه‌های فراوان در دانشگاه‌های خارجی تحصیل می‌کنند، پس از پایان تحصیل با مسیر دشواری برای بازگشت و اشتغال در کشور روبه‌رو می‌شوند. فرآیند ارزشیابی مدارک، شرکت در آزمون‌های معادل‌سازی و پیچیدگی‌های اداری، بسیاری از آنان را از ورود به بازار کار پزشکی در ایران بازمی‌دارد.

در نتیجه، بخشی از ظرفیت‌های انسانی کشور که با امید خدمت به جامعه وارد این مسیر شده بودند و می‌توانستند در مناطق محروم به کارگیری شوند، بلااستفاده باقی می‌مانند. این ناهماهنگی میان آموزش در خارج و اشتغال در داخل، ناشی از سیاست‌گذاری‌هایی است که بیشتر بر حفظ ساختار موجود تمرکز دارد تا بر حل واقعی بحران.

انحصار وزارت بهداشت؛ سد راه توسعه آموزش پزشکی در داخل

یکی از دلایل اصلی محدودیت ظرفیت در پذیرش دانشجوی پزشکی در ایران، انحصار کامل وزارت بهداشت بر روند آموزش رشته‌های علوم پزشکی است. برخلاف دیگر رشته‌ها که دانشگاه‌های مختلف اعم از دولتی و غیردولتی در آن فعالیت دارند، رشته‌های پزشکی به‌شدت تحت کنترل این وزارتخانه قرار دارد.

دانشگاه آزاد اسلامی، با در اختیار داشتن امکانات وسیع آموزشی در سراسر کشور، بار‌ها اعلام کرده که آمادگی افزایش پذیرش دانشجو در رشته‌های پزشکی را دارد، اما با موانع جدی از سوی وزارت بهداشت مواجه شده است. این انحصار، فرصت‌های داخلی برای آموزش پزشکی را کاهش داده و عاملی مهم در گسترش مهاجرت تحصیلی شده است.

ضرورت اصلاح سیاست‌ها؛ بازنگری در نگاه به آموزش پزشکی

وضعیت فعلی نیازمند بازنگری جدی و فوری در سیاست‌های آموزش پزشکی کشور است. افزایش ظرفیت دانشگاه‌های داخلی، مشارکت مؤثر دانشگاه‌های غیردولتی در تربیت دانشجوی پزشکی، و ایجاد سازوکاری منصفانه برای ارزشیابی مدارک خارجی، از جمله اقداماتی است که می‌تواند بخشی از آسیب‌های ناشی از مهاجرت تحصیلی را کاهش دهد.

اگر این اصلاحات با دیدی کلان و واقع‌بینانه انجام نشود، نه‌تنها موج مهاجرت ادامه خواهد یافت، بلکه کشور از منافع بالقوه آموزشی، سرمایه انسانی و منابع مالی نیز محروم خواهد ماند. اکنون زمان آن فرارسیده است که سیاست‌گذاران با نگاهی بازتر و منعطف‌تر، آموزش پزشکی را از انحصار خارج کرده و امکان تحصیل باکیفیت را در داخل فراهم سازند.

source

توسط salamatsun.ir