به گزارش آنا، شبکههای اجتماعی، بخصوص اینستاگرام و تیکتاک، تبدیل به آینههایی نوین برای نسل امروز شدهاند. اما این آینهها چیزی را بازتاب نمیدهند؛ آنها «میسازند». بدن دیگر یک کالبد طبیعی برای تجربه جهان نیست، بلکه پروژهایست برای نمایش. باید تقارن داشته باشد، خطوطش واضح باشد، زاویهی نور را بفهمد، بداند کی انقباض کند و کی انبساط. نه برای خود، که برای قاب.
در سالنهای بدنسازی جدید، مربیهایی پیدا میشوند که وظیفهشان، طراحی رژیم یا برنامه تمرینی نیست؛ بلکه مشاوره در ساختن «بدن اینستاگرامی» است. یکی از این مربیها در باشگاهی لوکس در شمال تهران به خبرنگار آنا میگوید:«خیلی ها میان و میگن: میخوام توی عکس خوب بیفتم، بهم بگو چه تمرینی بزنم. حتی میپرسن با این زاویه نور چه لباسی بهتره. ما الان کارمون فقط ورزش نیست، مشاورهی تصویرسازی بدنه.»
در این فضا، حتی واژهها تغییر کردهاند. «تناسب» جایش را به «زاویه» داده، «سلامتی» به «سلفی»، و «رژیم غذایی» به «فیلترهای تصویری».
از ورزشکار به بازیگر تبدیل شدم
مهتاب، ۲۸ ساله، حالا مربی بدنسازیست. خودش را با «ساختن بدن» به یک اینفلوئنسر تبدیل کرده. اما شروع مسیرش پر از اضطراب بود:«یه زمانی فقط دنبال لاغری بودم، ولی بعد دیدم که همه استوری میذارن، حس میکردم اگه منم نذارم انگار اصلاً وجود ندارم. کمکم فهمیدم بدنم دیگه برای خودم نیست؛ برای اون قاب مربعهی اینستاگرام است. بعد از یه مدت دیگه از ورزش لذت نمیبردم، فقط دنبال این بودم که تو عکس خوب بیفتم. الان خودمم نمیدونم کی واقعاً حس خوب داشتم و کی فقط نقش بازی میکردم.»
تنها تصور دیگران از بدن من مهم است !
نرگس همتی، رواندرمانگر این پدیده را شکلی از «شخصیتسازی مجازی» میداند:«فرد دیگه خودش رو با حس بدنی خودش نمیسنجه، بلکه با تصویری که دیگران از بدنش میبینن تعریف میشه. این باعث نوعی بیگانگی از بدن میشه. در بلندمدت، این روند میتونه منجر به اضطراب مزمن، اختلالات خوردن، وابستگی شدید به بازخوردهای بیرونی، و حتی میل وسواسگونه به جراحیهای زیبایی بشه.»او تأکید میکند که نوجوانان بیشتر در معرض این آسیب هستند، چون هنوز در حال شکلدادن به هویت بدنی و روانی خودشاناند:«وقتی بدن به جای محل تجربهی زیست، به صحنهی نمایش تبدیل میشه، ما با یک بحران جدی هویتی روبهرو میشیم.»
رشد فالوورها به درآمد تبدیل میشود. شرکتهای مکمل، برندهای لباس ورزشی، و کلینیکهای زیبایی، بدنهای اینستاگرامی را هدف میگیرند. در این فضای رقابتی، خیلیها به سمت مصرف بیرویه مکملهای ناشناخته، استروئیدها، یا حتی جراحیهای پرخطر کشیده میشوند.
محمودی، متخصص طب ورزشی، هشدار میدهد:«تعداد مراجعههایی که با آسیبهای ناشی از تمرینهای نادرست برای نمایش در اینستاگرام مراجعه می کنند، افزایش پیدا کرده است. درد زانو، آسیب دیسک، گرفتگی عضلات… این ها فقط بخش کوچکی از هزینهی ساختن بدن برای تصویرهستند. این افراد درگیر یک رقابت بیپایان با سایهی خودشان هستند.»
شاید زمانی آینهها محلی برای شناختن خود بودند. حالا، اما بیشتر شبیه صحنههایی برای اجرا هستند. بدن از یک موجود زنده به یک پروژه دیجیتال تبدیل شده. این بدنها فقط وقتی معنی دارند که دیده شوند، لایک بگیرند، استوری شوند.
اما سؤال اینجاست، اگر روزی دوربینها خاموش شوند، فیلترها حذف شوند و شبکهها بیصدا شوند… این بدنها هنوز برای زیستن کافی خواهند بود؟
∎