به گزارش اقتصادانلاین به نقل از سایت جنایی، زن و شوهری افغان که مدتی قبل به یکی ادارات پلیس تهران رفته بودند از ناپدید شدن دختر 3 ساله خود خبر دادند. پدر کودک گفت: ما ساکن یکی از محلههای جنوب تهران هستیم، دخترم همراه خواهر و برادرانش در خیابان بازی میکرد. در محله ما معمولا بچه ها برای بازی به کوچه میروند و قبل از تاریک شدن هوا به خانه برمیگردند.آخرین بار که همه بچهها برای بازی به کوچه رفتند دختر کوچکم به خانه برنگشت . وقتی سراغش را از بچههای دیگرمان گرفتیم گفتند در حال بازی بودند اما ناگهان حواسشان پرت شد و دیگر او را ندیدند. هیچ کس ندیده بود دختر کوچکمان کجا رفته است. بعد از آن هم همه اهالی محل بسیج شدند و همه جا را به دنبال دخترم گشتند اما اثری از او نبود.
پس از تحقیقات اولیه پرونده به دادسرای جنایی تهران رفت و تحقیقات برای یافتن کودک گمشده زیر نظر بازپرس سالار صنعتگر آغاز شد. در گام نخست ماموران به بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته اطراف محل زندگی خانواده کودک گمشده پرداختند و تصاویر ثبت شده نشان داد زن و مردی سراغ دختربچه در حال بازی رفتند و پس چند دقیقه صحبت او را با خودشان بردند. ردیابیها و پیگیری دوربین به دوربین نشان داد که زن و مرد سپس وارد خانهای در همان حوالی شدند. همین سرنخ کافی بود تا ماموران ساکنان خانه مورد نظر را دستگیر کنند. آنها دو خواهر بودند اما اصرار داشتند از سرنوشت کودک بیاطلاع هستند.
هرچند دو خواهر اصرار بر بیگناهی داشتند اما به دلیل اینکه شواهد علیه آنها بود، هر دو بازداشت شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند تا اینکه اسرار ناپدید شدن دختربچه گمشده را فاش کردند. یکی از آنها گفت: زن و مردی که بچه را تحویل ما دادند، زن و شوهر هستند. آنها را از قبل میشناختیم و آن روز وقتی سراغمان آمدند پیشنهاد فروش کودک را دادند. هرچند ما ابتدا قبول نکردیم، اما چون بدهی داشتیم، تصمیم گرفتیم تا با زوج جوان همکاری کنیم اما آنها سرمان کلاه گذاشتند، چون خواستند بچه را به یکی از شهرهای شمالی ببریم و تحویل خانوادهای بدهیم. قرار بود بعد از آن سهممان را بگیریم اما آنها پولی به ما ندادند.آنطور که متوجه شدیم کودک را به زن و شوهری دادیم که نمیتوانستند بچه دار شوند. آنها گفتند بچه را به مبلغ ۹۵ میلیون تومان خریدهاند.
این متهم ادامه داد: وقتی به تهران برگشتیم آن زوج ناپدید شده بودند و موبایلشان هم خاموش بود.
در پی اعتراف دو خواهر بازداشت شده، تحقیقات برای دستگیری زوج کودک ربا و یافتن کودک گمشده ادامه یافت تا اینکه زوجی که کودک سه ساله ر ا ربوده بودند بازداشت شدند. در تحقیقاتی که پیش از دستگیری زوج مجرم انجام شد مشخص شد مرد تحت تعقیب در کارخانه نوشابهسازی کار می کند و همسرش هم در کارگاه کلاه گیس سازی مشغول کار است.
دستگیری زوج کودکربا در حالی اتفاق افتاد که دو خواهر در بازجوییها گفته بودند: ما نمیدانستیم کودک ربوده شده است و آن زن و شوهر به ما گفتند بچه خودمان است و نمیتوانیم از او نگهداری کنیم از طرفی پول لازم داریم برای همین بچه را بفروشید و بدهید به یک خانواده که نمیتوانند بچه دار شوند.
زوج دستگیر شده پس از بازداشت گفتند: یکی از آن دو خواهر از طریق زنی که منشی مطبی بود، سراغ ما آمد و ما که معتاد بودیم پذیرفتیم کودک ربایی را برای آنها انجام دهیم، اما منشی زیر حرفش زد و بچه را نخواست. ما یک نفر را در شمال به نام فریبا میشناختم که در کار خرید و فروش نوزاد و بچه های کوچکی بود که خانوادههایشان معتاد بودند یا به هر دلیلی نمی توانستند از بچههایشان نگهداری کنند. آن زن بچهها را به خانوادههایی می داد که بچهدار نمیشدند و پول زیادی از آنها میگرفت . ما نیز کودک سه ساله را به فریبا دادیم.
به این ترتیب شناسایی فریبا در دستور کار قرار گرفت و مشخص شد او چند روز قبل در شمال کشور بازداشت شده و به فعالیت در حوزه خرید و فروش بچه و نوزاد اعتراف کرده و گفته بچهها را به زوجهای نابارور فروخته است.
در پی تحقیقات پلیسی فریبا به فروش چهار بچه اعتراف کرده و به واسطه جرایمی که انجام داده در حال حاضر در زندان شمال به سر میبرد.
∎