به گزارش رکنا، جوان۳۶ساله ای که توسط عوامل گشت ویژه تجسس کلانتری طبرسی شمالی مشهد به اتهام زورگیری وحمل ونگهداری موادمخدر صنعتی دستگیر شده است درباره زندگی پرفرازونشیب خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت:اولین بار۱۸سال قبل به جرم نزاع و درگیری روانه زندان شدم و مدت ۴ ماه را پشت میله های زندان گذراندم .بعد از آزادی مدتی روی خودروهای سنگین کار می کردم تا این که گواهینامه پایه یکم گرفتم و به حمل ونقل آهن با کامیون های جرثقیل مشغول شدم.
مدتی بعد هم با دختری از اهالی بولوار طبرسی آشنا شدم و با وجود مخالفت های خانواده ام با او ازدواج کردم ولی در همان زمان ماموران کلانتری شفای مشهد مرا به جرم سرقت در بولوار هدایت دستگیر کردند و چند ماه بازهم در زندان بودم اما استعمال موادمخدر را با حشیش شروع کردم و دیگر به جایی رسیدم که از کنار هیچ نوع مواد مخدرصنعتی و سنتی به راحتی عبور نمی کردم مگر آن که آن مواد را تجربه کنم از شیشه و کریستال گرفته تا حشیش وگل و …!
خلاصه در آغوش تبهکاری دست وپا می زدم که پسرم به دنیا آمد و من بازهم به خاطر همین خلافکاری ها دوباره راهی زندان شدم .با آن که هنوز کمتر از ۲سال از زندگی مشترکم گذشته بود ، خبر رسید همسرم با خوردن قرص خودکشی کرده است.
آن زمان من در زندان بودم و پسرم نیز نزد مادرم بود. بعد از آن که دوران مجازاتم به پایان رسید دوباره به سرکارم بازگشتم ولی همچنان براثر رفاقت با دوستان خلافکارم باز هم مصرف مواد مخدر را ادامه دادم و دیگر نتوانستم ازدواج کنم. حالا هم پسرم در کنار مادرم زندگی می کند و من هم که تا مقطع سوم دبیرستان درس خواندم تاکنون حدود ۶بار با جرایم مختلف دستگیر و زندانی شده ام. آخرین بار نیز به خاطر تصرف عدوانی حدود۶ماه در زندان بودم، چون خانه اجاره ای را تخلیه نمی کردم و با صاحبخانه ام درگیر شدم.
پدرم از دنیا رفته بود و من می خواستم از او برای مدتی مهلت بگیرم که موافقت نمی کرد. بعد از آن که ۶ماه قبل آزاد شدم ،بیکار بودم و شغلی نداشتم تا این که شنیدم دوستانم به یکی از خیابان های بولوار طبرسی شمالی رفته اند من هم به آن جا رفتم تا ببینم چه خبر است! ولی مثل این که آن ها گوشی قاپی کرده بودند و ناگهان پلیس از راه رسید و مرا که در همان محل ایستاده بودم، دستگیر کرد چراکه محله قبلی خودمان بود و من خجالت کشیدم فرارکنم!
دراین شرایط نیروهای گشت کلانتری طبرسی مرا مورد بازرسی قرار دادند و یک کارد و مقداری شیشه از جیبم بیرون آوردند اما دوستانم آزاد شدند و من به خاطر سوابق کیفری و مواد مخدری که به همراه داشتم برای ادامه تحقیقات در اختیار نیروهای تجسس قرارگرفتم اما زمانی که مصرف حشیش را آغاز کردم مانند خیلی از جوانان تصورم بر این بود که حشیش اعتیادآور نیست و هر زمان که دلم بخواهد دیگر مصرف نمی کنم!
اما حالا که آینده خود و خانواده ام را نابود کرده ام و در آغوش تبهکاری دست وپا می زنم تازه فهمیدم که چه اشتباهات زیادی را مرتکب شده ام اما ای کاش …گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با توجه به اهمیت جرایم خشن و مبارزه گسترده نیروهای انتظامی با زورگیری و گوشی قاپی،تحقیقات ویژه نیروهای تجسس با دستور سرگرد احمدآبکه(رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد)برای ریشه یابی جرایم احتمالی این متهم سابقه دار و همدستانش آغاز شده است.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
سیدخلیل سجادپور / خراسان
source