خبرگزاری مهر– گروه سلامت: هوا سرد شده و سوز سرما تا مغز استخوان نفوذ میکند. وارونگی هوا هم نفسهایی که یخ نزند را دودی میکند و طوری اذیتت میکند که نمیتوانی در هوای آزاد یک نفس عمیق از اعماق وجودت بکشی.
در این هوای سرد و خفته اما آمارهایی که نشان از کشتار روزانه چندین جنین میدهد بیشتر و بدتر نفسهایت را به شماره میاندازد.
انگار مدام صدایی در گوشت نجوا میکند که بگذارید نفس بکشم من هم میخواهم زنده بمانم و زندگی را تجربه کنم اما هیچ وقت این نجواها به صدا تبدیل نشده و شنیده نمیشوند چراکه قبل از اینکه حنجره کوچک این جنینها اجازه و فرصت متولد شدن داشته باشد در نطفه خفه میشود.
کسی باور نمیکند که هر جنینی که سقط میشود قتلی رخ میدهد و حتی پلیس هم نمیتواند پیگیر قتلهای روزانه باشد چون هنوز موجود شناسنامهداری خلق نشده است.
اتفاقاً در این قتلهاست که حتماً کار خودی و آشناست. آشنایی که به جای ۹ ماه صبر و تحمل و داشتن ذوق و شوق دیدار فرزند؛ خود او را خیلی زود به مسلخ میبرد و صدای او را در نطفه خفه میکند.
پدر و مادرانی که روی مردمان جاهلیت در زمان پیامبر مهربانیها را هم کم کردهاند و ندیده و به دنیا نیامده موجودی را بدون کوچکترین فکری به آینده و دنیای آخرت میکشند.
اما این همه ماجرا نیست آنها خیال میکنند با کشتن فرزندشان همه چیز تمام میشود در حالی که تازه شروع داستان است.
طبق نظرسنجیهای به دست آمده بعدها و آن هم بعضیهایشان احساس گناه و عذاب وجدان میکنند و دچار مشکلات روانی حاد میشوند بر همین اساس است که خیلی از خانوادههایی که جنینشان را سقط میکنند اذعان دارند بعد از کشتن فرزند یک خواب راحت نمیتوانند داشته باشند.
اگر عوارض پزشکی گریبانشان را نگیرد دچار مشکلات روانی شده و احساس گناه و پوچی میکنند حتی تلاش برای جبران دارند که البته نمیتوان مرده را زنده کرد.
همین است که باعث میشود این عذاب ادامهدار باشد…