رویکرد کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در قبال طوفان الاقصی

به گزارش روزپلاس، طوفان‌الاقصی عملیات کماندویی بود که تبلور نبرد و تقابل تاریخی میان فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها بود، اما این نبرد به هیچ وجه در مرزهای فلسطین باقی نماند؛ همانطور که برخلاف راهبرد رژیم صهیونیستی، مقابله با مقاومت فسلطینی‌ها به امری داخلی تبدیل نشد.

جایگاه تاریخی فلسطین از نظر مذهبی و ژئوپلتیک همواره باعث شده تا تقابل یهودیان مهاجر با مسلمانان عرب در فلسطین طی یک قرن اخیر به امری بین‌المللی  تبدیل شود و هفتم اکتبر 2023 نیز از این قاعده تاریخی مستثنی نبوده است.

علاوه بر این طی سال‌های اخیر در نتیجه تغییر در دینامیسم امنیتی خاورمیانه بعد از انقلاب اسلامی ایران باعث شده تا تحولات فلسطین اشغالی پیوند مستقیمی با خلیج فارس پیدا کند. این امر در دو دهه اخیر با افزایش قدرت و نفوذ کشورهای عرب خلیج فارس و ورود مستقیم آنها به پرونده‌های منطقه‌ای همچون فلسطین، لبنان و سوریه تشدید شده و تحولات منطقه شامات را به خلیج فارس گره زده است.

علاوه بر ابعاد ژئوپلتیک، ارتباط تاریخی فلسطینی‌های مقیم کشورهای خلیج فارس که بعد از 1967 به این منطقه آمده‌اند و همچنین انتقال پول کار آنها از کشورهای عرب خلیج فارس به داخل کرانه و غزه، در زمره زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی پیوند تحولات فلسطین با خلیج فارس به شمار می‌رود.

با عنایت به این چارچوب، وقوع عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر 2023 در رابطه خلیج فارس و پرونده فلسطین مرحله جدیدی بود که نیاز به ارزیابی ویژه دارد. کشورهای عرب خلیج فارس طی سالهای اخیر روند عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را با سرعت در پیش گرفته بودند. در این راستا، امارات و بحرین در سال 2020 با انعقاد توافقی موسوم به «توافق ابراهیم» روابط سیاسی خود با رژیم صهیونیستی را آغاز کردند.

نقطه حائز اهمیت این قرارداد اینجاست که همکاری‌های امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی برخلاف روابط مصر و اردن با این رژیم خیلی گرم و دارای بازنمایی رسانه‌ای و ابعاد اجتماعی بود. همزمان با اینها عربستان سعودی نیز مذاکراتی با تل آویو با میانجیگری آمریکا انجام می‌داد که براساس آن روابط رسمی میان ریاض و تل آویو نیز با الگویی مشابه روابط امارات و بحرین با اسرائیل برقرار شود.

وقوع طوفان‌الاقصی در این فضای سیاسی باعث شد تا برنامه‌ریزی‌ها درخصوص عادی‌سازی روابط رژیم اشغالگر قدس با کشورهای خلیج فارس به هم ریخته شود؛ چراکه این بحث مطرح بود که بعد از عربستان دیگر کشورهای منطقه همچون عمان، قطر و کویت هم ناگزیر از عادی‌سازی روابط و پذیرش اسرائیل به عنوان امر واقع هستند.

در چنین شرایطی کشورهای امارات و بحرین که روابط رسمی با رژیم صهیونیستی داشتند، عملیات طوفان الاقصی که توسط حماس انجام شده بود را محکوم کردند. عربستان هم بدون اشاره به نام حماس این حمله را محکوم کرد؛ ولی سایر کشورهای خلیج فارس از جمله کویت، عمان و قطر رویکردی متفاوت درپیش گرفتند و بدون محکومیت از این تحولات ابراز نگرانی کردند.

علاوه بر جنبه رسمی، در حوزه اجتماعی نیز وقوع طوفان الاقصی در جوامع خلیج فارسی منجر به تکاپو شد و از همان ابتدا هزاران نفر در حمایت از فلسطین در خیابان‌های الکویت، مسقط و دوحه دست به تجمع زدند. با این حال سیاست عربستان همانند مصر این بود که مانع از اجتماعی شدن مسئله فلسطین در نتیجه طوفان الاقصی شود و برگزاری تظاهرات در این زمینه را ممنوع کرد و علاوه براین در راستای منحرف کردن افکار عمومی مراسم «موسم ریاض» را با حضور پررنگ خواننده‌های آمریکایی برگزار کرد تا صدای شادی در خیابان‌های سعودی بلندتر از صدای جنگ در غزه باشد.

امارات هم اساسا فرصت و فضایی برای هیچگونه تحرکی در حمایت از فلسطین نداد، ولی در بحرین به مانند گذشته تجمعات کوچک مردمی که در دوره اعتراضات این کشور وجود داشت، برگزار می‌شد.

در این میان کویت به دلیل عقبه اخوان المسلمین و ارتباط تاریخی این کشور با فلسطینی‌ها یکی از کانون‌های اصلی تجمعات حمایت از غزه بود، اما با تغییرات سیاسی در این کشور، و با روی کار آمدن امیر جدید فعالیت‌های اجتماعی در حمایت از فلسطین به سرعت فروکش کرد.

عمان هم که اساسا به جامعه غیرسیاسی و آرام در میان مردم منطقه مشهور بود بعد از 7 اکتبر شاهد نوعی از تکاپوی اجتماعی بود که از دید بسیاری از ناظران منحصر بفرد بود. مردم در کشوری که از آن با عنوان سوئیس خاورمیانه یاد می‌شد تصاویری از رهبران مقاومت همچون ابوعبیده، سخنگوی گردان‌های قسام، شاخه نظامی حماس و سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله در شهر و محافل عمومی برافراشتند. همزمان دولت مسقط نیز مواضع محکمی در قبال تحولات منطقه اتخاذ نمود، اما وقوع حادثه تروریستی در مسقط توسط داعش نقطه تحول فضا در عمان بود؛ چراکه این نگرانی ایجاد شد که حمله مذکور در ارتباط با مواضع این کشور در حمایت از غزه بوده است.

رویکرد امارات هم در قبال جنگ غزه مبتنی بر بهره برداری از این تحرکات در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی در منطقه بود و این کشور طرحی سیاسی را برای آینده غزه در دستورکار قرار داد. روزنامه واشنگتن پست درباره این طرح گزارش داد اماراتی‌ها پیشنهاد داده‌اند که کنترل غزه در فردای توقف جنگ به تشکیلات خودگردان منتقل شود.

نکته قابل توجه این است که اماراتی‌ها به صهیونیست‌ها و آمریکایی ها وعده داده‌اند که نسخه اصلاح و به روز شده‌ای از تشکیلات خودگردان مسئول اداره غزه شود که ریاست آن بر عهده «سلام فیاض» باشد. اماراتی‌ها تاکید دارند که براساس طرح‌شان اداره غزه در سال اول مبتنی بر اداره و توزیع کمک‌های بین‌المللی در این منطقه با کمک کادر اداری تشکیلات خودگردان است. مسئولیت امور امنیتی زیر نظر آمریکا (از طریق پایگاه لجستیک در مصر) و با مشارکت کشورهای عربی قطر، مصر و مراکش و کشورهای غیر عربی همچون اندونزی، برزیل و ایتالیا خواهد بود. در این میان هیچ نامی از عربستان سعودی که تلاش داشت با میزبانی نشست‌های دیپلماتیک نقش محوری را در آینده غزه ایفا کند، نشده است.

اماراتی‌ها همچنین پیشنهاد داده‌اند که این طرح برای فرار از وتوی احتمالی در شورای امنیت از مسیر مجمع عمومی در سازمان ملل متحد به تصویب برسد. گفته می‌شود این طرح توسط «لانا نسیبه»، سفیر امارات در سازمان ملل طراحی شده است. نسیبه هفته گذشته با نگارش مقاله‌ای در نشریه «فاینشنال تایمز»، از این طرح به طور تلویحی رونمایی کرده بود.

علاوه بر امارات، عربستان هم طرح سیاسی برای آینده غزه روی میز گذاشته تا در آینده این منطقه نقش محوری داشته باشد و در ازای بازسازی این منطقه بتواند نفوذش در منطقه جنوب فلسطین را تقویت کند. سعودی طی ماه‌های نخست جنگ تلاش کرد تا به عنوان کانون مذاکرات برای آینده فلسطین باشد؛ همانطور که قطر تلاش کرد تا محور مذاکرات برای توقف جنگ باشد.

البته با تشدید جنگ منطقه ‌ای و کشیده شدن پای ایران به این نبرد پس از حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان سفارت ایران در دمشق کشورهای خلیج فارس به دلیل نگرانی از تبعات این جنگ برای امنیت منطقه، تلاش کردند تا رویکرد محتاطانه‌تری را در پیش بگیرند. وقوع هرگونه درگیری فراگیر تهدیدی برای امنیت منطقه است و اسرائیل بدون توجه به منافع کشورهای عربی که درحال عادی سازی روابط با آنهاست، درحال دامن زدن به بحرانی فراگیر در منطقه است. کشورهای خلیج فارس با وجود اختلافات درخصوص جنگ غزه و تفاوت دیدگاه در این زمینه، بر این امر اشتراک نظر دارند که نباید جنگ به منطقه خلیج فارس سرایت کند، چراکه می‌تواند حیات اقتصادی و سیاسی در این منطقه را با آسیب‌های جدی مواجه سازد.

source

توسط salamatsun.ir