درواقع گروهی از بیماران کلیوی که به دلیل نارسایی کلیه، شیوه دیالیز صفاقی را برای تصفیه خونشان انتخاب کرده بودند و قرار بود با روشی راحتتر از همودیالیز روزانه، از طریق نوعی سرم مواد زائد و سمی موجود در بدنشان خارج شود، محلولهای شکمی واردشده به بدنشان، این بار به جای تصفیه خون، سم را وارد بدنشان کرده بود! بعد از انتشار این اخبار، در نخستین پیگیری ما در تاریخ ۱۱ تیرماه با تیتر «حرف وحدیثهای یک سرم پرحاشیه»، تعدادی از خانوادههای بیماران درگیر، گلایه خود را مطرح و اعلام کردند که حال وروز بیماران دیالیزی صفاقی شان در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد اصلا خوب نیست.
خیلی هایشان حدود یک ماه است که در بخش دیالیز صفاقی یا آی سی یو بستری هستند، تعدادی نیز به کما رفته یا حتی فوت کرده اند. همراهان این بیماران در نخستین گزارش ما گفتند که میزان آلودگی و مقدار سم آلومینیوم در بدن بیمارشان به آنها اطلاع رسانی نمیشود، جواب آزمایشها محرمانه اعلام میشود، پزشک فلوشیپ سم شناسی برای ویزیت بیمار مراجعه نمیکند و از همه مهمتر مشخص نیست کادر پزشکی کی قرار است مراحل درمان و خروج سم از بدن بیماران را شروع کند.
پیگیرانه دوم
برای دریافت مشاهدات عینی و ادله بیشتر، این بار گزارشگر ما در مرحله دوم پیگیریها در بازدید میدانی خود از بخش بستری بیماران صفاقی و آی سی یوی بیمارستان امام رضا (ع)، از نزدیک پای درددل تعدادی از بیماران درگیر و خانوادههای آنها نشست. در گزارش دوم ما با تیتر «خانوادهها نگران اند؛ محرمانه نداریم»، در تاریخ ۲۰ تیرماه، این بار شهروندان از بروز و ظهور مشکلات دیگری گلایه داشتند؛ مسائلی که شاید این روزها بیشتر از هرچیز آرامش روان و روحیه بیماران را به خطر انداخته است.
میگویند از فرداصبحمان خبر نداریم و لحظه به لحظه با خانواده خود وداع میکنیم و اشهدمان را میگوییم. در پیگیرانه دوم ما، مهمترین مصائب و مشکلات بیماران دیالیز صفاقی آلوده به آلومینیوم، ازقبیل ضدونقیضها درباره میزان سم موجود در بدن، بی توجهی به مراحل درمان، افزایش آمار فوتیهای ناشی از سرمهای آلوده، مبهم بودن علت مرگ بیماران فوت شده در خلاصه پرونده، افزایش علائم خطرناک بالینی و پر شدن تختهای آی سی یو در بیمارستان امام رضا (ع) بیان شد.
وضعیت نگرانکننده بیماران
همراه بیمار دیگری با ابراز گلایه از اینکه متأسفانه وضعیت جسمی بیماران حاد است، ادامه داد: دو سه روز قبل حین بستری، بیمارم از روی تخت بر زمین افتاد. منتظر ماندیم، ولی کسی به دادمان نرسید، انگار کادر درمان هم خسته شده اند. وی بیان کرد: چند روز پیش هم یکی از بیماران مسن را که شرایطش کمی حاد بود، ترخیص کردند.
هرچه خانواده بیمار میگفتند شرایط بیمارشان خوب نیست و باید در بیمارستان بماند، کسی به حرفشان گوش نداد. در این گپ وگفت، همسر یکی از بیماران که شرایط بیمارش مساعد نبود، نیز بیان کرد: همسرم مدام لرز دارد. نمیتواند به درستی روی پاهایش بایستد. او نان آور خانواده است و حدود چند ماه است سر کار نرفته است. علاوه بر بیکاری، حالا هزینههای درمان هم به خانواده تحمیل شده است.
وی اظهار کرد: روزدرمیان همسرم دیالیز سنتی میشود. کاتتر (لوله تعبیه شده برای انجام دیالیز) در بدنش عفونت کرده است. تقریبا همه بیماران دیالیزی با این مشکل مواجه هستند. به لحاظ روانی، اعمال و رفتارش دست خودش نیست. هیچ کس هم راه درمان درستی را پیشنهاد نمیدهد.
این شهروند گفت: متأسفانه چند روز قبل هم یکی دیگر از بیماران همین قسمت سکته کرد و مشخص نیست وضعیت سلامتی اش چه میشود.
دور قلب بیمارم، آب جمع شده است
برای پیگیری سه باره، با تعدادی از همراهان بیماران درگیر سرمهای آلوده گفتگو کردیم. به استناد ادعای همراهان بیمار، هنوز وضعیت بیماران در بخش دیالیزصفاقی و آی سی یوی بیمارستان امام رضا (ع) به شرایط نرمال نرسیده است. بیماران هنوز به صورت روزانه یا روزدرمیان دیالیز سنتی میشوند، با کم خونی مواجه شده اند و دست وپنجه نرم میکنند و بسیاری از عوارض نشت آلومینیوم تازه در بدن بیماران، نمود پیدا کرده است.
همراه یکی از بیماران درگیر با بیان اینکه با رضایت خودمان حاضر شدیم آمپول دسفرال را به بیمارمان تزریق کنند، این بار گفت: اولین مرحله از تزریق آمپول را پنجشنبه ۲۸ تیرماه به بیمارم تزریق کردند. اما در شرایط فعلی حدود بیست روز بعد از تزریق دسفرال، علائم دیگری در بدن بیمارم بروز پیدا کرده است.
این شهروند ادامه داد: دور قلب بیمارمان آب جمع شده است، یکی از گوش هایش، مشکل شنوایی پیدا کرده است، زانوهایش آن قدر درد میکند که نمیتواند بایستد. ضعف، سرگیجه و استخوان درد شدید به سراغش آمده است و شب تا صبح نمیخوابد.
توهم و ناراحتی قلبی
همراه بیمار دیگری هم توضیح داد: از آخر تیرماه تا الان، تا آنجایی که من اطلاع دارم، چند نفر دیگر فوت کرده اند، یک نفر هم سکته کرده است. چند روز قبل هم خاطرم هست یکی از بیماران شدیدا دچار توهم شده بود و اصلا نمیتوانستند داخل بیمارستان او را کنترل کنند. عوارض سرمهای آلوده یکی بعد از دیگری نمایان میشود.
برخی بیماران آنژیو شدهاند و تعدادی ناراحتی قلبی پیدا کردهاند. حال سؤال ما از کادر درمان این است که چرا پزشک سم شناس، بیماران ما را ویزیت نمیکند؟ چرا تا آخرین مرحله و حتی بعد از تزریق دسفرال، میزان دوز سم موجود در بدن اعلام نمیشود؟ چرا برای فوتیها علت فوت، نارسایی کلیه درج میشود؟
پروندهای به نفع مردم در کمیسیون اصل ۹۰
آنچه مشخصا در گفتگوهای متعدد ما با مردم مطرح میشد، موضوع پیگیری درخواستها و شکایت هایشان بود؛ مسئلهای که ۷ مرداد جاری نماینده مردم مشهدوکلات در مجلس شورای اسلامی در واکنش به انعکاس این خواسته مردم، رسانهای اش کرد و به موجب آن خبر، درباره بررسی ماجرای فوت بیماران دیالیزی بر اثر سرمهای یک شرکت داروسازی، توضیحاتی داد.
حجت الاسلام والمسلمین نصرا … پژمان فر اظهار کرد: در مورد اتفاقی که برای بیماران دیالیزی کشور و فوت آنها بر اثر سرمهای یک شرکت داروسازی رخ داده است، پروندهای در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی تشکیل شده است و در حال پیگیری این اتفاق هستیم. بار دیگر با طرح این سؤال که اطلاع رسانی نهایی در مورد خروجی این پرونده کی خواهد بود، به سراغ نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی رفتیم.
حجت الاسلام والمسلمین پژمان فر اظهار کرد: در کمیسیون اصل ۹۰ پروندهای بابت این موضوع باز شده است. تحقیقات این پرونده در حال انجام است. نتیجه بررسیها را به همه دستگاههای نظارتی اعلام میکنیم. وی در پاسخ به این سؤال که نتیجه نهایی چه زمانی به مردم اطلاع رسانی میشود، نیز گفت: فعلا منتظر برخی استعلامات و نتایج آزمایشها هستیم. امیدواریم تا پایان تابستان، نتیجه بررسیها در پرونده جمع بندی شود تا بتوانیم به مردم اطلاع رسانی کنیم.
مدیر اموربیمارستانی و تعالی خدمات بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
وضعیتی مشابه روزهای اول شیوع کرونا
آنچه میخوانید، شرح گفت و گوی اختصاصی ما با مدیر اموربیمارستانی و تعالی خدمات بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و سؤالات شهروندان از رضا وثوقی مقدم است.
آقای دکتر! یکی از صحبتهای مشخص بیماران مسموم صفاقی بستری در بیمارستان امام رضا (ع)، این است که در بدو بستری بیمار، کادر درمان گفته اند که تیم تخصصی درمان حتما و قطعا یک متخصص سم شناس حضور خواهد داشت. گلایه مشخص بیماران این است که تا به امروز هیچ متخصصی در این زمینه، بیماران را ویزیت نکرده است. به لحاظ منطق باتوجه به عدد سم موجود در بدن، نباید متخصص سم شناس بیمار را ویزیت کند؟
از ابتدای مواجهه با این مسئله در دانشگاه، تیم درمان مشتمل بر دو بخش علمی و درمانی تشکیل شد. این نوع تشکیل کادر مشورتی، در کل کشور بی سابقه بود. براساس شواهد و روند درمان، از هر متخصصی که نیاز بود، مشورت لازم گرفته شد. در مشاوره و ویزیتها اگر پزشک معالج که فوق تخصص نفرولوژی است، صلاح بداند، از سایر تخصصها کمک میگیرد.
کار درمان این بیماران، تیمی است و وضعیت بیماران به صورت منسجم سنجیده میشود. یک پزشک مرتبط، شرایط بالینی بیمار را رصد میکند و در گروه درمانی قرار میدهد و بقیه اعضای تیم تخصصی، نظر خود را اعلام میکنند. شهروندان بدانند که سنجش شرایط بالینی بیمار، تنها این نیست که پزشک مستقیم بالای سر بیمار برود.
میزان آلومینیوم موجود در بدن بیمار که روی پیشانی وی درج نشده باید از داخل بدن وی کنترل شود و به اطلاع تیم برسد. در کمیته علمی، پزشکان با همین رصدها مرتب دنبال راهکار هستند و همه عوامل را بررسی میکنند. از نظر ما هم این نتیجه مهم است.
بیماران ادعا میکنند جواب آزمایشها و نتایج میزان آلومینیوم موجود در خون به آنها اطلاع رسانی نمیشود و گفته میشود اعلام نتایج محرمانه است. در این زمینه چه توضیحی دارید؟
به میزان آلومینیوم موجود در بدن این بیماران، نمیتوان کلمه «سم» را اطلاق کرد؛ چراکه درحقیقت آنچه ما با آن روبه رو هستیم، این است که میزان آلومینیوم موجود در بدن بیمار، بیشتر از سطح مجاز است. درعین حال یادآوری میکنم اگر بیماری به دانستن این عدد نیاز داشته باشد، طبق پرونده اش باید درخواست بدهد.
آن گاه براساس قانون، تمام مستندات پرونده طبق دستورالعملی که ما داریم، به خود بیمار یا ولی قانونی وی داده میشود. اما این موضوع یک سیکل اداری دارد. شما هر پروندهای را که از دستگاه سلامت بخواهید، باید طبق روال قانونی مستندات پرونده را دریافت کنید. برای آن، بیماران باید درخواست مکتوب خود را به رئیس بیمارستان بدهند. کل پرونده قابلیت کپی برداری دارد. کپی گرفته میشود و به بیمار یا ولی قانونی او داده میشود.
آقای دکتر! متأسفانه تعدادی از خانوادهها که بیمارشان در همین جریان فوت کرده اند، از این گلایه دارند که علت فوت در پرونده بیمار مشخصا آلودگی به سرم آلوده و آلومینیوم ذکر نمیشود. در این زمینه توضیح دهید که آیا این موضوع صحت دارد؟
ما در حوزه درمان، عارضهای را که منجر به فوت شده است میبینیم، اما اینکه آیا مسمومیت با آلومینیوم یا هر عامل دیگری، منجر به فوت قطعی فرد شده است یا خیر، با سازمان پزشکی قانونی است. پزشک به ما میگوید یک بیمار فوت کرده و در حین فوت این وضعیت را داشته است. عامل اولیه و تشخیصِ فرضا نارسایی کلیه با پزشک است و همان ذکر میشود.
حال اگر خانواده فرد فوت شده گلایهای دارند، باید جسد را به پزشکی قانونی ببرند تا کالبدشکافی شود. مرجع اصلی اعلام قطعی فوت یا علت دقیق فوت، پزشکی قانونی است. ممکن است فرد با وجود اینکه نارسایی کلیه دارد، در حین درمان سکته قلبی کند یا خونریزی مغزی داشته باشد و ممکن است هزار اتفاق دیگر هنگام درمان بیفتد که به فوت منجر شود، بنابراین علت دقیق را باید مرجع رسمی اعلام کند.
آیا راه حل دقیقی برای درمان ارائه شده است؟ به جمع بندی برای راهکار قطعی درمان رسیده اید؟ گفته میشود متأسفانه این بیماری، راه حل دقیق و قطعی برای درمان ندارد؟
ما از روشهای جایگزین برای درمان استفاده کرده ایم. دیالیز خونی و استفاده از محلولهای شرکتهای دیگر را به کار گرفته ایم. سایر روشهای معتبر دنیا یا روشهایی که تیم علمی دانشگاه به آن پای بند هستند را هم برای درمان این بیماران استفاده میکنیم. من به همه گفته ام شرایط فعلی ما مانند روزهای اول شیوع کروناست که هیچ نوشتهای وجود ندارد که بگوید ملاک درمان این است، راهکار این است. اما مستندات بالینی تجارب دنیا و تجارب پزشکان خودمان، کنار هم گذاشته شده است تا راهکاری که درنهایت به نفع مریض باشد، استفاده شود.
بیماران ادعا میکنند کادر درمان اعلام کرده اند که باید میزان آلومینیوم موجود در خونشان به زیر ۲۰۰ برسد تا آمپولی به نام دسفرال به آنها تزریق شود، تزریق این آمپول هم از همین راهکارهای درمانی است که گفتید؟
تزریق آمپول دسفرال هم بخشی از روند درمان است که در این صورت، بله باید میزان آلومینیوم موجود در بدن فرد بیمار به زیر ۲۰۰ برسد.
بیمارانی بودهاند که برای آنها تزریق آمپول دسفرال آغاز شده باشد؟
بله، برای تعدادی از بیماران تزریق دسفرال را آغاز کرده ایم. اما تزریق این آمپول هم روش درمان قطعی نیست.
آماری دارید که در مشهد چه تعداد بیمار فوت کرده ناشی از بروز این مسئله داریم؟ بیماران ادعا میکنند تاکنون حدود ۲۵ فوتی ناشی از این مسئله داشته ایم؟
بنده نمیتوانم با قاطعیت فوت افرادی را تأیید کنم که علت فوتشان، استفاده از این سرمها بوده باشد؛ چون من هیچ وقت نمیتوانم قطعا اعلام کنم که فرضا فوت این بیمار کلیوی، صددرصد ناشی از استفاده از این سرمها بوده است. اما اینکه گفته میشود تعدادی از بیماران دیالیز صفاقی حین درمان فوت کرده اند، به نظرم هر دلیلی میتواند برای فوت آنها وجود داشته باشد که نمیتوان با قاطعیت گفت آن دلایل چه بوده است. بنده فکر نمیکنم تعدادشان در حد ۲۰ الی ۲۵ نفر باشد.
اگر بیماری از موضوع سرمهای آلوده شکایت داشته باشد، میتواند شکایتش را از طریق دانشگاه پیش ببرد؟
بیمار در سیر درمانش میتواند از سه مرجع گلایه خود را پیگیری کند؛ هم از طریق دادگاه، هم از نظام پزشکی و هم از طریق خود دانشگاه میتواند شکایتش را مطرح کند.
و سؤال آخر اینکه آلودگی این سرمها از نظر شما تأیید شده است یا خیر؟
مرجع رسمی پاسخ این سؤال، سازمان غذاوداروست.
source