گروه دیگری از زن و شوهر ها نیز دائم در حال رصد کردن هم هستند تا اگر همسرشان به فکر خیانت افتاد با مچگیری خود را از تبعات خیانت مصون نگه دارند.

خیانت در مردان بیشتر است یا زنان

به گزارش خط سلامت بررسی های روانشناسی نشانگر این واقعیت است که مردان بیشتر از زنان  خیانت می‌کنند. 

دکتر «استیون ناک» به تحقیق روی ازدواج بیش از ۶ هزار مرد از سال ۱۹۷۹پرداخته است و می‌گوید: در روزگاری که لازم بود دلیلی برای جدایی ارائه کنیم، خیانت رایج‌ترین دلیل بود.

وقتی پای خیانت در میان باشد، معمولا گناه مردها بیشتر است. جامعه در برابر رفتارهای نادرست مردان مدارای بیشتری نشان می‌دهد.

مارک اپستین -روان‌پزشک و نویسندهٔ کتاب پذیرش اشتیاق: شهوت برای زندگی- در مورد تفاوت خیانت در مردان و زنان می گوید: خیانت برای مردها بیشتر شبیه تغییر ذائقه است.

خیانت مردان و ریشه زیستی

هرچند زنان طلاق از همسر خیانتکار را می‌پذیرند ،اما  به‌دنبال دلیل خیانت شوهرشان هستند.

دکتر لواَن وستون  روان درمانگر ازدواج و خانواده معتقد است در  انسان، میلی طبیعی برای زاد و ولد به هر طریقی وجود دارد. همان چیزی که مایهٔ بقای انسان بوده است.

این نیاز در برخی مردها هنوز هم وجود دارد.  مردان بسیاری زندگی و رابطهٔ وفادارانه دارند؛ بنابراین شاید برای مشکلی که بخشی از آن ریشه زیستی دارد، درمانی رفتارشناختی وجود داشته باشد؛ مثلا شاید به‌کمک روانشناس، مردان بتوانند خیانت‌کردن را ترک کنند.

واکنش مردها به آشکارشدن خیانت

وقتی دست‌ مردان رو می‌شود، با ناچیزانگاری و بهانه‌جویی، رفتارشان را  توجیه می‌کنند:بیشتر مردها این کار رو می‌کنند.

اگر زنم این‌قدر چاق نبود، با من رفتار بهتری داشت یا بیشتر به من می‌رسید، به خیانت فکر نمی‌کردم. اگر شغلم این‌قدر استرس‌‌زا نبود، برای تسکین اضطراب به‌سراغ سایت‌های مستهجن نمی‌رفتم.

کدوم خیانت؟ خوش‌وبش و کمی تفریح  که خیانت نیست. من فقط پیام می‌دم و درد دل می‌کنم. چه ضرری داره؟ هیچ‌کدوم از این زن‌ها رو تابه‌حال از نزدیک ندیدم. این فقط یه بازیه.اون از من کمک و راهنمایی خواست.

انکار برای فرد خیانت دیده سخت تر از  خود موضوع خیانت است. در انکار، فرد با دروغ‌ها و فریب‌های درونی خودش را قانع می‌کند که رفتار سؤال‌برانگیزش، مشکلی ندارد.او با بهانه‌های مختلف خودش را فریب می‌دهد.

هر دلیل و بهانه، دروغ‌های جدیدی به دنبال دارد. در نگاه سوم‌شخص بی‌طرف، مانند روانکاو، انکار مرد خیانت‌کار مثل سستی خانه‌ای پوشالی در جریان نسیمی شدید است. اما آنها لجوجانه اصرار دارند که دلایل‌شان منطقی است.

چرا مردها خیانت می‌کنند؟در حقیقت، عوامل گوناگونی در خیانت‌کردن مردان نقش دارند. به‌طورکلی، تصمیم مردان به خیانت ریشه در یک یا چندی از عوامل زیر دارد.

نابالغی

وقتی مردی نمی‌تواند رابطه‌ای متعهدانه داشته باشد و نمی‌داند ممکن است اعمالش با پیامدهایی جدی همراه باشند، فکر می‌کند ماجراجویی‌های جنسی اشکالی ندارد.

به‌گمان او، تعهد به رابطه‌ای تک‌همسری مانند کتی است که هر وقت دلش خواست، بسته به شرایط می‌تواند آن را در بیاورد.

مشکلات جاری

ممکن است مردی مشکلی مانند اعتیاد به الکل یا مواد داشته باشد که تصمیم‌های او را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

شاید هم مشکل او اعتیاد به رابطهٔ جنسی است و بی‌اختیار درگیر رفتارها و افکار جنسی متعدد می‌شود. او با این کار خودش را تسکین می‌دهد.

ناامنی

ممکن است مرد با فکر اینکه به‌اندازه کافی جوان (یا پخته)، خوش‌تیپ، ثروتمند باهوش و مانند آن نیست، احساس ناامنی کند.

جالب است بدانید میزان قابل‌توجهی از خیانت‌های مردان ریشه در بحران میانسالی دارد مرد برای تقویت غرورش، به‌دنبال جلب تأیید زنان دیگر است. او می‌خواهد ببیند که زنان دیگر او را می‌خواهند و ارزشمند می‌دانند.

پایان‌دادن به رابطه

مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما به‌جای صحبت با شریکش، خیانت می‌کند و زن را وا می‌دارد که واکنش شدید نشان دهد.

پایان‌‍‌دادن به رابطه

مرد تمایلی به ادامه رابطه ندارد اما نمی‌خواهد پیش از پیداکردن جایگزین به رابطه پایان دهد.

کمبود رابطه دوستانه مردانه

مرد نیاز به رابطه دوستانه با مردان دیگر را دست‌کم می‌گیرد. به‌گمان او، همسرش باید همه نیازهای اجتماعی و احساسی‌اش را تأمین کند. وقتی چنین چیزی رخ نمی‌دهد، مرد به‌دنبال تأمین این نیازها در رابطه‌ای دیگر می‌رود.

ابهام درباره تعهد

مرد ممکن است تفاوت کشش احساسی و عشق درازمدت را درک نکند. او ترشحات شیمیایی‌ـ‌عصبی سرآغاز رابطه عاطفی ـ

که به آن «لیمرنس» می‌گویند ـ را با عشق اشتباه می‌گیرد. او درک نمی‌کند که در رابطه‌ای‌ درازمدت و سالم، در گذر زمان، لیمرنس با رابطه‌ای کمترآتشین اما معنادارتر جایگزین می‌شود.

کودک‌آزاری

ممکن است مرد به‌طور ناخودگاه به مسائل و مشکلات حل‌نشده دوران کودکی واکنش نشان بدهد، مشکلاتی مانند بی‌توجهی، سوءاستفاده احساسی، فیزیکی، جنسی و مانند آن.

در چنین وضعیتی، زخم‌های درمان‌نشده دوران کودکی به بروز مشکل در دلبستگی و صمیمیت، و ناتوانی یا بی‌میلی مرد در تعهد به یک فرد خاص منجر می‌شود؛ شاید هم هیجان خیانت جنسی تسکینی برای زخم‌های کهنه او باشد.

خودخواهی

برخی مردها فقط به خودشان اهمیت می‌دهند. چنین مردی تا وقتی که به آنچه می‌خواهد می‌رسد، بدون پشیمانی و حسرت دروغ می‌گوید و پنهان‌کاری می‌کند.

شاید او اصلا میلی به زندگی تک‌همسری نداشته باشد. پیمان ازدواج برای او به‌معنای ازخودگذشتگی برای داشتن رابطه‌ای سالم نیست. برای او بی‌توجهی به این پیمان جایز است.

خودیگانه‌پنداری

گاهی مرد باور دارد چنان خاص و بی‌همتاست که شایستۀ رفتاری ویژه و متفاوت با دیگران است. قواعد رایج درمورد او صدق نمی‌کند و او می‌تواند آزادانه با روابط خارج از رابطه اصلی‌اش به خودش پاداش بدهد!

فقدان کنترل محرک ناگهانی

برخی مردها هیچ‌وقت به خیانت فکر نکرده‌اند؛ اما همین‌که فرصتی ناگهانی دست می‌دهد، بدون اینکه به پیامدهای آن فکر کنند، خیانت می‌کنند.

انتظارات غیرواقعی

برخی مردها توقع دارند همسرشان همیشه در خدمت تأمین نیازهای جنسی و غیرجنسی آنها باشد، بدون اینکه به احساس همسرشان اهمیت دهند.

چنین مردی فراموش می‌کند همسرش هم زندگی خودش، افکار و احساساتی دارد که همیشه گرد او نمی‌چرخند. وقتی نیازهای این مرد برآورده نمی‌شود، در جایی دیگر به‌دنبال تأمین آنها می‌رود.

خشم و انتقام

مرد ممکن است به‌دنبال انتقام باشد. او از شریک زندگی‌اش خشمگین است و می‌خواهد به او ضربه بزند. در چنین موقعیت‌هایی خیانت رخ می‌دهد. مرد حتی زحمت پنهان‌کاری به خود نمی‌دهد. اتفاقا می‌خواهد همسرش از ماجرا باخبر شود.

روند زندگی

افراد در جوانی به روش‌های مختلفی برای خودشان لذت و معنا خلق می‌کنند. گاهی رفتار مردانی که با بیش از یک زن رابطه دارند، مانند رفتار معتادانی است که هنگام ناخوشی به الکل یا مواد رو می‌آورند. اینجا مشکل مرد این است که دیگر نقطۀ محوری زندگی همسرش نیست.

زندگی مشترک پس از خیانت

آیا مردی خیانت‌کار که مایل است ازدواج اش را نجات دهد، می‌تواند رفتارش را عوض کند؟ دکتر وستون معتقد است  این به برخورد همسر او بستگی دارد.

دریافت مشاوره و میزان روراستی مرد درباره رفتار آینده‌اش هم مهم‌اند. زندگی‌های بسیاری پس از آشکارشدن خیانت، مسیر موفقیت را طی می‌کنند؛ زیرا حقایق بسیاری نمایان می‌شود و حرف‌هایی که پیش‌تر باید به زبان می‌آمد، سرانجام بیان می‌شوند.

زوج‌های بسیاری فراموش می‌کنند که روراستی در زندگی مشترک چه اهمیتی دارد. آنها چیزهای مختلفی را از یکدیگر پنهان می‌کنند و به جایی می‌رسند که رابطه‌ای که پایه‌اش روراستی است تباه می‌شود.

وقتی مرد رابطه‌اش را تباه‌شده یا پرمشکل می‌بیند ـ حتی اگر خودش دلیل مشکلات و تباهی باشد ـ متوجه ارزش این رابطه نمی‌شود. شاید هم از رابطه و ازدواج اش خسته شود.

به‌گفتهٔ دکتر ناک، آنچه باعث می‌شود رابطه کسل‌کننده به نظر برسد این است که آدم‌ها مزیت‌های ازدواج را فراموش می‌کنند.

اگر از مردی که از رابطه‌اش خشنود نیست بپرسید پس از طلاق چه اوضاعی خواهد داشت، پاسخی ندارد. بیشتر مردها خودشان را در روبه‌راه‌کردن اوضاع پس از طلاق، زیادی دست‌بالا می‌گیرند. معمولا زن‌ها پس از طلاق، عملکرد بهتری از مردها دارند. برای ورود به صفحه اینستاگرام کلیک کنید. 

تمام مطالب سایت اختصاصی و توسط تحریریه خط سلامت تولید شده است، استفاده با ذکر منبع و لینک دهی بلامانع است.

source

توسط salamatsun.ir